یکی دیگر از احکام و دستوراتی که بابیان و بهائیان به آن معتقدند و به آن عمل میکنند دستور کشف حجاب میباشد که آنها قائلند حجاب امر ضروری نمیباشد و تنها یک عادت محسوب میشود و عمل نکردن به آن ضرری به دین نمیزند. مسیوئیکلا در کتاب مذاهب ملل ص 352 از قول اقدس نقل میکند: «این مسئله محقق است که حجاب بیشتر بواسطه عادت معمول شده است نه بواسطه قانون، زنان پیغمبر نیز امر حجاب نداشتند، تا اینکه عربی بیادبانه نزد پیغمبر آمد و خواست عایشه را از او بخرد،
و باید دانست که حکم حجاب مخصوص است بزوجات مقدسه پیغمبر، ولی به هر حال این عادت نظر بقدمتش محترم است، و اگر این عادت بعکس جاری شود موجب اصلاح اخلاق فاسده شهرهای ما خواهد شد» .
و همچنین شوقی افندی جانشین دوم بهاء در لوح ایران و سائر صفحات شرق در سال 1342 قمری میگوید: «به مرور ایام چون امر حجاب بتدریج و به حسب حکمت الهیه تخفیف یابد و از میان رود نساء و رجال هر دو در انتخاب و عضویت محافل روحانی شریک و سهیم و معاون یکدیگر گردند، همچو یوم فیروز مبارکی خواهد رسید، و اماء الرحمن در انجمن یاران ظهور و بروز عجیب نمایند» این کلمات بابیان و بهائیان در مورد کشف حجاب بود، حجابی که
طبق آیات و روایات بر هر مسلمانی واجب است و در ادیان گذشته نیز واجب بوده است.
چرا که خداوند در قرآن کریم میفرماید: «ای پیامبر به زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند که این برای اینکه آنها شناخته شوند تا از تعرض و جسارت آزار نکشند بر آنان بسیار بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است» .
و همچنین خداوند متعال میفرماید: «زنان را باکی نیست که نزد پدران و فرزندان و برادران و برادرزادگان و خواهرزادگان و زنان مسلمان و کنیزان ملکی خود بیحجاب درآیند. از خدا بترسید که او بر همه چیز گواه است... این دو آیه نشان دهنده این است که حجاب واجب است و مخصوص زنان پیامبر نبوده است بلکه همه مسلمانان مکلف به انجام آن میباشند و در هیچ زمان و موقعیت و مکانی نسخ نمیشود. و حتی به قول علی محمد باب «حلال محمد حلال است تا روز قیامت و حرام او حرام است تا روز قیامت» .
پس چطور بابیان و بهائیان قائلند که مسئله حجاب عادتی بیش نیست و به مرور زمان از بین میرود. حتی اگر عدهای بواسطه هوای نفس و پیروی افراد بیدینی به مانند باب و بهاء آن را کنار بگذارند.
چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
«در آخرالزمان از میان امت من زنانی خواهند آمد که پوشش دارند اما برهنهاند و بر سرهایشان برآمدگی مانند کوهان شتر خراسانی وجوددارد،... پس آنان را لعنت کنید که ملعونند» .
همچنین باید گفت حجاب در ادیان گذشته مثل یهود و مسیح نیز بوده است و بهترین دلیل برای مدعی ما حجاب زنان مسیحی یا یهودی است که در سلک کشیشان درآمدهاند و خود را پیروان دین میدانند. اما براستی آیا حجاب سبب وقار و امنیت زنان نمیشود و بین آنها و زنان آلوده و معصیتکار فرق نمیگذارد بله چنین است چرا که حتی زنان چین و ژاپن که بعضا مسلمان هم نیستند به لباسهای سنتی و پوششدار رو آوردهاند و میگویند این پوشش به ما وقار و امنیت میدهد و دیگر به چشم، جنس و کالا، به ما نگاه نمیشود
آیا چنین نیست که کشف حجاب موقعیت را برای هوسرانان مساعد میکند و با سوء استفاده از آنها، سبب انهدام خانوادهها و کانون گرم خانوادهها میشوند
پس چرا کسی که ادعای نبوت و امامت و خدائی دارد مردم را به چنین منجلابی دعوت میکند؟ آیا این خود دلیل دروغگوئی آنها نیست؟؟؟
حجابی که ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 تاریخ تمدن راجع به قوم یهود و قانون تلمود مینویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت چنانکه مثلا بیآنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرشت یا بر هر سنخی از مردان درددل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مینمود همسایگان میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد» .
پس چرا عدهای قانون شکستند و مسئله حجاب را انکار کردند.
منابع
1.محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 3 ص 210
2. محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 3 ص 210
3.سوره مبارکه نور آیه 59
4. سوره مبارکه نور آیه 55
5.صحیفه عدلیه ص 5
6.بهشت اخلاق جلد 2 به نقل از صحیح مسلم
7.مسئله حجاب ص 19 نوشته استاد شهید مطهری
التماس دعا
نظرات شما عزیزان: